بسم الله الرحمن الرحیم
«سیاستهای فرهنگی دولت را نسبت به مسئله زنان، میتوان در چارچوب کلی غربگرایی بررسی کرد. آزادی و مشارکت اجتماعی زنان از آرمان های اعلام شدهی بخشی از جریان روشنفکری دورهی مشروطه بود و روندهای اجتماعی-اقتصادی جامعه ایران نیز به گونهای شکل گرفته بود که دولت میتوانست مسئله آزادی زنان را با رفع حجاب از زنان پیوند بزند و آن را در قالب خواست عمومی دنبال کند.» (آشنا حسام الدین، 1396: 230)
از اینکه نامزد ریاست جمهوری سال 1400 در سومین خط از پاسخش به سوال اقتصادی خبرنگار، از حجاب اجباری سخن میگوید نباید تعجب کرد. جریانهای سیاسی از لپ لپ بیرون نیامدهاند، بلکه پیشینه و عقبهای دارند.
از زمان روشنفکران دوران مشروطه تنور تقلید ظاهربینانه از غرب روشن شده است و تا کی ادامه خواهد داشت الله اعلم. تفکری که میخواست و میخواهد با عوض کردن کلاه و لباس و پوشش مردم؛ تحولی در عقب ماندگی چندصدسالهاش ایجاد کند. به قول بعضی از منتقدیم آن زمان آنچه نیاز به تغییر دارد کلاه نیست بلکه زیر کلاه است.
در اواخر حکومت صفوی ما با سیلی سخت روس از خواب غفلت بیدار شدیم و متوجه شدیم در جهانی هستیم که نسبتی با آن نداریم، آدمهایش جور دیگری میاندیشند، سیاستمدارانش جور دیگری نقشه میکشند و سربازان با ابزارهای دیگری میجنگند. از این زمان بود که به خودآمدیم و متوجه شدیم کجا ایستادهایم اما از همان زمان مسئلهی اصلیمان شروع شد. چگونه در چنین موقعیتی باید دوام بیاوریم؟ چگونه باید همتراز دیگر کشورها شویم؟ چگونه مورد تهاجم همسایگان شمال و غرب و جنوب واقع نشویم؟ چگونه حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ چگونه مانند دیگر ممالک پیشرفتهای علمی، اقتصادی و به تبع آن رفاه زیستی و اجتماعی داشته باشیم؟ چگونه چگونه های فراوانی برای مطرح شده است.
جریانهای متفاوتی وارد میدان شدهاند و به دنبال حل مسئله و مشکل بودهاند. یکی از این جریانها، روشنفکران هستند. روشنفکرانی که صلاح و آبادنی کشور را تنها وارد کردن تکنیک غربی، میدانستند. آنان متوجه نبودند که اندیشهای در آنجا تغییر یافته است که ماحصلش شده است چنین و چنان. چنین دیدگاهی ظاهرگرایانه فکر میکرد با وارد کردن تکنولوژی، سیستمهای اداری، آموزشی، مهندسی و ... غربی، خودش را به آن سطح از پیشرفت تمدنی برساند، فارغ از آنکه نه تنها نتیجهای نخواهد گرفت بلکه هویت خودش را هم گم خواهد کرد. تبدیل خواهد شد به موجودی بیریشه و بیهویت، بادی به هرجهت. از اینجا مانده از آنجا رانده، وابسته و به دنبال صدقه سری دیگران.
......
ما امید داریم که انقلاب اسلامی با پرورش فرهنگ مقاومت و متحد و منسجم کردن مسئولان و برچیدن فساد از دستگاههای کشور، شرایط را برای مردم مسلمان و شیعه کشور مساعد نماید و از فشارهای دشمنان اسلام و مسلمین بکاهد تا تمام ذکر و فکر مردم معیشت نبوده باشد و انشالله بتوانند عبادت الله نمایند و خودشان را برای ظهور حضرت حجت آماده نمایند. در دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ حضرت علی بن الحسین علیه السلام بیان میکنند:
8. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً
9. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک
10. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بییا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بیذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
8. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشودهام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شیرینیِ استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من بده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه.
9. و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.
10. ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بیطاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو میتوانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایستهی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.