حافظه من

در اینجا به آنچه که فکر میکنم، از آنچه که میخوانم و همچنین تجربیاتم مینویسم.

حافظه من

در اینجا به آنچه که فکر میکنم، از آنچه که میخوانم و همچنین تجربیاتم مینویسم.

الله بهترین بهترین هاست که از آن بهتر نیست. الله رحمن الرحیم است، راه گشاست و راه حل بسیار دارد.

۷ مطلب با موضوع «مسئله ها، تفکرات و آموخته هایم» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

3ماه از آخرین متنی که در این اینجا مینویسم میگذرد و تقریبا یکی از سخت ترین اوقاتی بود که در زندگی میگذراندم. با مشکلی جدید بخاطر مسئله ای نچندان جدید مواجه شدم؛ و مرا چندماهی از زندگی حرفه ای ام دور کرد.

ناراحت نیستم؛ چون باعث شد قدر آن سبک زندگی را بیشتر بدانم و بسجنم آنگونه زیستن چه برمن می افزود و اینگونه زیستن چه از من می کاهد. 

از نظر اندیشه ای و انسجام فکری به محاق رفته ام. از نظر زیست متعارف؛ اهلی شده ام. 

لذت آرام بودن؛ زمان زیاد خوابیدن؛ وقت را به بطالت گذراندن؛ فعالیت در بازارهای مالی را میچشم.

لذت خواندن و فهمیدن و آگاه به روز بودن و غافل گیر نشدن در مسائل مهم از نظر خودم را از دست داده ام. لذت احساس دانشجوی فعال و بامطالعه را از دست داده ام. لذت کار علمی و نوشتن علمی را از دست داده ام. 

 

البته خاکی تر شده ام و نگاه عاقل اندرسفیه به دیگران  که نمیدانستن را از دست داده ام. الحمدالله. 

 

در کل هم اکنون که مینویسم؛ بسیار بسیار با 3 ماه پیش متفاوت شده ام. 

هم اکنون دیگر سری پر درد ندارم، هم اکنون از اینکه هستم، نفس میکشم، میتوانم مزه غذاها را بچشم لذت میبرم. من هستم الحمدلله. حب اهل البیت دارم الحمدلله. 

کلا بادم خالی شد و فهمیدم چقدر ضعیف و شکننده هستم، نه تنها من، بلکه همه ی انسان ها. ولی من فهمیدم چه راحت همه چیز میتواند از دست برود. چه راحت امکانش هست دیگر فرصت فعالیت و زیستن نداشته باشم. چه راحت امکانش هست که نباشم.......

 

#الحمدلله

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۱۷:۱۳
محمد امین گلستان فرد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اهمیت کلمه و ایده

 

با گذشتن از فرم به محتوا می‌رسیم، البته این گذار مربوط به رشد شخصیتی و فرهنگی بنده می‌باشد. وگرنه از ابتدا محتوا بوده و سپس فرم مشخص می‌شده است. در نوجوانی گمان می‌کردم مشکل تولیدات رسانه‌ای جبه‌ی انقلاب و مذهبی‌ها در فرم است، یعنی نداشتن جذابیت‌های ظاهری، مانند شکل و رنگ و تقریب به واقعیت و هیجان و غافلگیری و از این قبیل مسائل که که هرچقدر گروه سازنده متبحرتر باشد کارش بهتر در می‌آید.

اما پس ورود به دانشگاه امام صادق و تحصیل در رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات به این نتیجه رسیدم که مسئله اصلی نداشتن متن‌قوی برای تولیدات رسانه‌ای است. در انواع زمینه‌ها متون جبه‌ی انقلاب و مذهبی دارای جلاء‌هایی است که مخاطب را اقناع و ارضاء نمی‌کند. قالب‌های اخبار، داستان، کلاس‌ها سخنرانی‌ها، فیلم و کارتون و حتی جمع‌ها و جوهای بچه مذهبی‌ها بعضا البته.

به این نتیجه رسیده‌ام که خلاء و تهی بودن مطالب و ناراضی باقی گذاشتن مخاطب به علت پرداختن بیش از اندازه به ظاهر و غفلت از باطن و لب کلام است -با رعایت ظاهر دین و شریعت و قالب‌های ایدئولیژیک هیچ مسئله‌ای که ندارم؛ بشدت هم قائل بر رعایت شدنشان هستم- اما اگر ما انرژی و سرمایه‌ای داریم نباید همه‌ی آن‌را صرف ظاهر کنیم و باید به باطن و اندیشه و لب کلام هم پرداخت.

امروزه در رسانه‌ها اخبار و اطلاعات را به شیوه‌ای پیشرفته‌تری سانسور می‌کنند، آنان از انتشار خبری در اصل منبع جلوگیری نمی‌کنند اما از ضریب دادن به آن پرهیز کرده و اخبار مدنظر خودشان را با شدت و سرعت و وسعت بیشتری پخش می‌کنند. اینگونه اخبار ضعیف‌تر اصلا در جهان سریع و شلوغ امروزی دیده نمی‌شود و اگر دیده شود جریان ساز نمی‌شود.

              گفته می‌شود با بیان ایده‌ها و اندیشه‌ها، مخاطبان ذهنشان درگیر شده و حول آن مطالب اندیشه می‌کنند، یعنی با مطرح ساختن ایده‌ها شما می‌توانید تعیین کنید که مخاطب حول چه مطالبی اندیشه کند و با استمرار این استراتژی شما تعیین می‌کنید مخاطب چه نتیجه‌ای بگیرد.

              می‌توان این نتیجه را گرفت که آزادی –آرمان مدرنیته- بیش از پیش به محاق رفته است. انسان به امری که برایشان طراحی و پخش شده است توجه می‌کنند، درگیر آن می‌شوند در نتیجه دیگر ذهن آزادی نخواهند داشت، و کسی که ذهن و اندیشه‌اش در دست دیگران باشد، چه بهره‌ای از آزادی دارد!

سطور بالا جهان تیره رسانه‌های وابسته به قدرت و سرمایه داری را توصیف می‌کند که به نکته‌ی کلیدی آن حقیقتی انکار ناپذیر است.کلمه و ایده، محور اصلی متن بالا بود. همیشه این کلمات و ایده‌ها بوده‌اند که نقش موثر و تعیین کننده‌ای در زندگی اجتماعی ما انسان‌ها داشته‌اند. ما از تعامل با یکدیگر کلمات را معنا می‌کنیم، ایده‌ها، اندیشه‌ها و آرزوها را شکل می‌دهیم. ما خوب و بعد را تعریف می‌کنیم، کارهای خوب و بد، متعالی و پست، خوشی و ناخوشی را تعریف می‌کنیم و راهی برای رسیدن به خوبی‌ها و خوشی‌ها و تعالی ترسیم می‌کنیم و تلاش می‌کنیم از بدی‌ها و ناخوشی‌ها و پستی‌ها بپرهیزیم.

اینجا کلمات و ایده‌ها و به طبع آن تکنیک‌های اقناع و استدلال‌ها نقش مهمی دارند در به کرسی نشاندن حرفشان. انسان‌ها حول کلمات و ایده‌ها زندگیشان را تعریف می‌کنند، می‌چینند و عمل می‌کنند.

 

پشتوانه‌های نظری این متن:اندیشه‌های پارسونز (مکتب کارکردگرایی ساختاری) و مکتب تعامل گرایی نمادین است.

 

محمد امین گلستان فرد

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۴۰
محمد امین گلستان فرد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روز گذشته یعنی در 27خرداد 1400، یک روز قبل از انتخابات، اقای جلیلی از انتخابات انصراف دادند. ستاد ایشان تصویر زیر را منتشر کرد که نقد و حواشی نقدم را در این نوشته بیان میکنم.

همانطور که این تصویر را می بینید میتوانید آن را یک نشانه شناسی ابتدایی بکنید. عکس دکتر جلیلی در حال قنوت با ماسک که یک فیلتر قرمز رنگ نیز دارد و جمله ای با چنین کیفیتی که قابل مشاهده است بعلاوه لینک پیج ایشان. 

ستاد ایشان این عکس را بخاطر انصراف ایشان منتشر کرده بود و بنده با دانستن این موضوع این عکس را دیدم. با خواندن متن به یاد بخشی از دعای عهد و حدیثی افتادم. از دعای عهد یا این جمله افتادم که از خدا میخواهیم امام زمان ظهور کند و امر الهی در زمین اجرا شود و حرام های خدا که حلال شده است و حلالهای خدا که حرام شده است به جای خودشان بازگردد. و از احادیث یاد این افتادم که امر اصلاح جز امام معصوم مقدر نمیشود و ما در مقام ادعای چنین امری نیستیم و بلکه در مقام طلب هستیم و با آگاهی از این موضوع که ما ضعیف هستیم و تا توفیق و مدد الهی نباشد ما هدایت نمیشویم و توان انجام چنین اوامری را نداریم. 

در جواب به این استوری نوشتم: «چرا اقایان چیزی فراتر از توانشان ادعا میکنند؟ ادعا و عمل به این جملات جز در توان معصوم نیست.»

سپس یکی از اعضای ستاد ایشان در پیامی خیلی مودبانه توضیح داد که این جمله را ایشان باذکر منبع که نهج البلاغه بوده است در مناظره بیان کرده است.

تا اینجای کار من متوجه شدم که آقای جلیلی خیلی درست و با احتیاط عمل کرده است و این روابط عمومی ستاد ایشان هست که کار را درست انجام نداده است.

همان طور که میدانید وظیفه روابط عمومی آن است که پیامهایی را که تولید میکند در ساده ترین شکل ممکن، بالاترین میزان رسایی را داشته باشد و زمینه های ابهام و سوء برداشت به حداقل خودش بررسد.

کلمات پیوسته در محیطی که زاییده میشوند حاوی معانی هستند که با توجه به پیشنه ی خواننده یا شنونده برداشت های متفاوتی را خواهند داشت. در نتیجه افرادی که مناظره ی سوم آقای جلیلی را دیده بودند و مطالبی را که من میدانستم را نمیدانستند در مواجه با این تصویر به سوء برداشت کمتری دچار شده اند. 

بهتر بود ستاد محترم ایشان در زیر جلمه ای درون متن قید میکردند نهج البلاغه، دعای چندم. یا به شیوه های دیگری این مطلب را میرساندند که این متن در مناظره با چه فضایی گفته شده است تا چنین برداشت نشود که آقایان ادعایی میکنند که در توان انسان های معمولی نیست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۴۱
محمد امین گلستان فرد

‌‌بسم الله الرحمن الرحیم

 

«سیاست‌های فرهنگی دولت را نسبت به مسئله زنان، می‌توان در چارچوب کلی غرب‌گرایی بررسی کرد.‌ آزادی و مشارکت اجتماعی زنان از آرمان های اعلام شده‌ی بخشی از جریان روشنفکری دوره‌ی مشروطه بود و روندهای اجتماعی-اقتصادی جامعه ایران نیز به گونه‌ای شکل گرفته بود که دولت می‌توانست مسئله آزادی زنان را با رفع حجاب از زنان پیوند بزند و آن را در قالب خواست عمومی دنبال کند.» (آشنا حسام الدین، 1396: 230)

از اینکه نامزد ریاست جمهوری سال 1400 در سومین خط از پاسخش به سوال اقتصادی خبرنگار، از حجاب اجباری سخن می‌گوید نباید تعجب کرد. جریان‌های سیاسی از لپ لپ بیرون نیامده‌اند، بلکه پیشینه و عقبه‌ای دارند.

از زمان روشنفکران دوران مشروطه تنور تقلید ظاهربینانه از غرب روشن شده است و تا کی ادامه خواهد داشت الله اعلم. تفکری که می‌خواست و می‌خواهد با عوض کردن کلاه و لباس و پوشش مردم؛ تحولی در عقب ماندگی چندصدساله‌اش ایجاد کند. به قول بعضی از منتقدیم آن زمان آنچه نیاز به تغییر دارد کلاه نیست بلکه زیر کلاه است.

در اواخر حکومت صفوی ما با سیلی سخت روس از خواب غفلت بیدار شدیم و متوجه شدیم در جهانی هستیم که نسبتی با آن نداریم، آدم‌هایش جور دیگری می‌اندیشند، سیاستمدارانش جور دیگری نقشه می‌کشند و سربازان با ابزارهای دیگری می‌جنگند. از این زمان بود که به خودآمدیم و متوجه شدیم کجا ایستاده‌ایم اما از همان زمان مسئله‌ی اصلیمان شروع شد. چگونه در چنین موقعیتی باید دوام بیاوریم؟ چگونه باید همتراز دیگر کشورها شویم؟ چگونه مورد تهاجم همسایگان شمال و غرب و جنوب واقع نشویم؟ چگونه حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ چگونه مانند دیگر ممالک پیشرفت‌های علمی، اقتصادی و به تبع آن رفاه زیستی و اجتماعی داشته باشیم؟ چگونه چگونه های فراوانی برای مطرح شده است.

جریان‌های متفاوتی وارد میدان شده‌اند و به دنبال حل مسئله و مشکل بوده‌اند. یکی از این جریان‌ها، روشنفکران هستند. روشنفکرانی که صلاح و آبادنی کشور را تنها وارد کردن تکنیک غربی، می‌دانستند. آنان متوجه نبودند که اندیشه‌ای در آنجا تغییر یافته است که ماحصلش شده است چنین و چنان. چنین دیدگاهی ظاهرگرایانه فکر می‌کرد با وارد کردن تکنولوژی، سیستم‌های اداری، آموزشی، مهندسی و ... غربی، خودش را به آن سطح از پیشرفت تمدنی برساند، فارغ از آنکه نه تنها نتیجه‌ای نخواهد گرفت بلکه هویت خودش را هم گم خواهد کرد. تبدیل خواهد شد به موجودی بی‌ریشه و بی‌هویت، بادی به هرجهت. از اینجا مانده از آنجا رانده، وابسته و به دنبال صدقه سری دیگران.

......

ما امید داریم که انقلاب اسلامی با پرورش فرهنگ مقاومت و متحد و منسجم کردن مسئولان و برچیدن فساد از دستگاه‌های کشور، شرایط را برای مردم مسلمان و شیعه کشور مساعد نماید و از فشارهای دشمنان اسلام و مسلمین بکاهد تا تمام ذکر و فکر مردم معیشت نبوده باشد و ان‌شالله بتوانند عبادت الله نمایند و خودشان را برای ظهور حضرت حجت آماده نمایند. در دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ حضرت علی بن الحسین علیه السلام بیان میکنند:

8. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی‏ مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً

9. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک

10. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی‌یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی‌ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ

8. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده‌ام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شیرینیِ استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من بده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه.
9. و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.
10. ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی‌طاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو می‌توانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.

 

 

  1. (حسام الدین آشنا. از سیاست تا فرهنگ سیاست‌های فرهنگی دولت در ایران(1320-1304). تهران: سروش، 1396)

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۰۰ ، ۰۱:۵۲
محمد امین گلستان فرد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در کتاب "از سیاست تا فرهنگ" از دکتر حسام الدین آشنا به تغییرات سیاسی که منجر به تغییرات فرهنگی شده است پرداخته شده است. نحوه عملکرد رضا شاه و سیاست هایش و نتایجش و تغییراتی که ایجاد شده است. 

مسئله جالب و قابل توجهی که برایم داشت این بود که رضا شاه در ابتدای کارش که میخواست بصورت قانونی حکومت قاجار را منتفی کند و خودش زمام همه ی امور را بدست بگیرد ظواهر را رعایت میکرد. چون سپه سالار مملکت بود و مراکز نظامی زیر دستش بود در این اماکن عزاداری به پا کرد و دسته ی نظامیان از اون سینه زن های خفن بازار بودن و خودش و چندی از سرآن جلوی دسته گل به سرشون میمالیدند و از این صوبتا. 

چندی بعد هم با تبعید 3تن از علما که یکی از این علما آیت الله نایینی هستند، رضاشاه به قم رفته و علما را میبیند و احترام میگذارد و مسائلی که نمیدانیم چه هست میگذرد، و  فردایش نامه ای به امضای 3تن علمای تبعیدی عراق با مضمون ملغی شدن مشروطیت و به رسمیت شناخته شدن رضا شاه از علما صادر میشود. و مبارزات آیت الله مدرسی و طرفدارانش حول استقرار مشروطیت سخت و با شکست مواجه میشود. علمای تبعیدی هم چندی نشده به عراق بازمیگردند و رضا شاه میماند و ایران و جریان تحت فشار مشروطه خواهی که دیگر چندان کاری هم دستش نیست. 

رضاشاه پس از این دوران ظاهر داری با ترکیه و آتاتورک آشنا میشه و رمز پیشرفت مملکت رو کنار گذاشتن سنت، تقلید از غرب، تقویت احساسات ناسیونالیستی و تغییر ظاهر سرخورده ی ملت ایران میبیند. 

رویکرد ظاهرگرای رضاشاه تحت تاثیر روشنفکران دوران مشروطه و زمانش بوده است. و نتایجش با رجوع به آمار مشخص میشود در امور اقتصادی و علمی و فرهنگی توفیقاتی نداشته ایم. هرچند تحرکاتی بوده است. 

------

پ ن: در مواجه با جریان های مهدوی که با ولایت فقیه مخالف هستند عرض میکنم، علمای بزرگ در حمایتشان از رضا شاه آیا میدانستند کار به جایی خواهد کشید که حوزه های علمیه تعطیل، آیت الله مدرسی توسط رضاشاه ترور، حجاب به زور از سر زنها کشیده و دیگر کارهای خلاف دین و شرع انجام خواهد شد؟ بنظر میرسد در عملکرد سیاسی علمای بزرگ باید تحقیق و تقحص بیشتری شود و تلاش شود درک بهتری از درک سیاسی بزرگان حاصل شود.

------

پ ن: چندی پیش توییت زدم: «ایران بیش از 200 سال است تحقیر شده است و خود تحقیری بخشی از فرهنگ ما شده است». بافرض آنکه شاه دست نشانده نبوده است و با نبوغ خودش یا به خاطر خودسری مامور انگلیس وی به حکومت رسیده است، و بیان این نکته که وی هدف نیکویی داشته و میخواسته است مملکت را از بدبختی و سرخوردگی و عقب ماندگی نجات دهد، نباید فراموش کرد که رویکردی که وی در پیش گرفت نتیجه ای جز بی هویتی، خود تحقیری و عقب ماندگی بیشتر نداشته است. 

با رجوع به تاریخ چنین درس میگیریم که بزرگترین پروژه ما احیاء هویت ایرانی اسلامی است. تکنیک ها و راه کار ها باید زاییده ی این هویت بوده باشد تا متناسب با این بوم و فرهنگ راهگشایی کند و شکست های گذشته را به بار نیاورد. نباید فراموش کنیم تقلید کور از غرب، وابستگی منفعلانه به غرب یا شرق هیچ کدام چیزی جز تجدید وضع موجود را برایمان نداشته است.

امروز فرهنگ مقاومت ایده ای جدید در برابر فرهنگ جهانی غربی است، یک ضدجریان که در برابر تهاجم استعماری غرب قد علم کرده است و خواهان تجلی هویتی جدید است. با گفتمانی متفاوت از نظام های امانیستی غربی. 

امید است فرهنگ مقاومت بیش از پیش ساخته و پرداخته شود و سازوکارهایش در مملکت ما تعریف و اجرایی شود و از اصطکاک و سختی های زندگی مردم بکاهد تا ان شالله به هدف نهایی انقلاب نزدیک شویم. 

 

"اللهم عجل لولیک الفرج"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۰۸
محمد امین گلستان فرد

بسم الله الرحمن الرحیم

« رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (ممتحنه-5)»

پروردگارا! ما را وسیله آزمایش [و هدف آزار، چیرگی و سلطه] برای کافران قرار مده، و پروردگارا! ما را بیامرز که همانا تو توانای شکست ناپذیر و حکیمی.

 

امروز سه شنبه 25خرداد 1400:

به نظر بنده امروز کشور نیاز به وحدت در درون سیستم نیازدارد، نیاز دارد کسی رئیس جمهور شود که از تقابلهای داخلی و منازعات داخلی بکاهد و بتواند همه ی نیروها را به سمت اهداف کلان کشور گسیل کند. ضمن آنکه زمینه فساد و رانت را کاهش دهد. 

سید ابراهیم رئیسی نامزدی هست که به نظر میرسد توانایی اتحاد و گردآوری نیروهای انقلاب در کنار یکدیگر را دارد و میتواند بدور از منازعاتی که اصطکاکش چیزی جز زجر آورد کردن زندگی مردم نیست؛ دولتی تشکیل دهد در راستای تقویت نیروهای داخلی، در راستای خودکفایی، در راستای باور به داخل و جوانان، در راستای توجه به منطقه. 

از دیگر نقاط قوت آیت الله رئیسی آن است که ایشان در قوه قضایه خوش درخشیده اند در برخورد با دانه درشت ها، ایجاد شفافیت در دادگاه ها و مجرمان، تقلیل حساب های بانکی قوه قضاییه به 5حساب و اصلاح سازوکارهای داخلی قوه قضاییه، برخورد با قضات فاسد و ایجاد طرح سوت زنی. امید میرود که با ایشان بتوانند در دولت نیز قاطع و محکم با مفسدان برخورد کنند. 

ضمن آنکه کارنامه درخشانی نیز در تولیت آستان قدس داشته اند و به بیان اقدامات و نتایجش نمی پردازم زیرا با یک جستجوی ساده در اختیار شما خواهد بود.

جدای از آنکه ایشان را در بین نامزدهای ریاست جمهوری؛ اصلح میدانم باید واقع بین هم باشم و اقرار کنم که شرایط و بحران ها بگونه ای نیست که بتوان ادعاهای سوپرمن گونه کرد. مخالف ادعای ایشان هستم که در مناظرات خودشان را ناجی ملت معرفی کردند. این تعریف زیبنده هیچ کس نیست جز حضرت حجت ارواحنا فداه. 

ان شالله که با دعای امام زمان عج الله ما مردم شیعه به خودمان بیاییم و در رأس خواسته هایمان چیزی جز یاری و زمینه سازی ظهور ایشان نباشد، و ان شالله که ایشان دعا نمایند تا توان کنش و مواخذه مسئولین فاسد و انتخاب مسئولین صالح به ما عنایت شود. 

 

"اللهم عجل لولیک الفرج"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۰۵
محمد امین گلستان فرد

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

امروز سه‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۰ است. ۳ روز دیگز انتخابات ۱۴۰۰ رقم‌خواهد خورد. ماهم در هول و ولا هستیم که چه خواهد شد. نکند دوباره اندیشه‌ای بیاید که نتیجه‌اش نه تنها اقتدار خارجی و حل مشکلات خارجی نیست بلکه نرسیدن، تعطیلی، ضعف و فقر داخلی است. 

یکی از دوستانم به شوخی توییتی زده بود که اگر آقای آشنا بتواند آقای همتی را رئیس جمهور کند مثل کاری که ۹۲ کرد، باید تندیسش رو جلوی دانشگاه‌های تهران، علامه و امام صادق نصب کرد. 

الان‌هم یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌هایمان همین جناب و تسلطشان به رسانه و افکار عمومی و جنگ و اقناع افکار عمومی است.

چرا آقای آشنا در جبه انقلاب کار نمی‌کند یا نکرد یا راهشان ندادند؟ نمی‌دانم، کسی چیزی نگفته تا الان. ولی خیلی میگویند ایشان همچنان پیرو ولایت فقیه است و هدفش تقویت آن است، هرچند که دارد اشتباه می‌کند! الله اعلم.

ما که دوست داریم در این حوزه توانایی و سواد ایشون رو داشته باشیم. ان‌شالله خدا هدایت کنه بنده رو که اگر چنین توانی بدست بیارم و هدایت خودش نباشه از ظالمان و گمراهان خواهم بود. 

"استغفرالله الذی لاالله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۰۳
محمد امین گلستان فرد